آنقدر به دست و پایت میپیچم...
آنقدر وسوسه ات میکنم...
تا نمازت را کنار بگذاری.
تا وقتی که تو نماز میخوانی از تو میترسم. اگر فقط این نماز را از تو بگیرم به راحتی تو را به هر گناه بزرگی که بخواهم میکشانم.
دوستدارت شیطان
عمود خیمه اگر محکم و استوار باشد.
میخ ها و طناب های آن سودمند است ولی اگر مایل شود.
میخ و طناب سودی ندارد...
نماز عمود دین است...
مثل عمود خیمه...
امام باقر (ع)
خداوند بزرگ نور چشمانم را در نماز قرار داده ...
خدایم همانگونه که گرسنه را دوستدار غذا و تشنه را دوستدار آب گردانیده ...
نماز را محبوب من ساخته است.
گرسنه بعد از خوردن سیر است و تشنه بعد از نوشیدن سیراب ...
و من از نماز سیر نمیشوم.
پیامبر(ص)
بحارالانوار ج77 ص71
نیایش: خدایا بر ما رحمی کن و نوری در قلب ما قرار ده تا قدرت درک تو و حضور قلب در نماز را داشته باشیم.آمین
نماز موجب یاد خداست :
یاد خدا بهترین وسیله برای خویشتن داری و کنترل غرایز سرکش و جلوگیری از روح طغیان است. «نمازگزار» همواره به یاد خدا میباشد، خدایی که از تمام کارهای کوچک و بزرگ ما آگاه است، خدایی که از آنچه در زوایای روان ما وجود دارد و یا از اندیشه ما میگذارد، مطلع و باخبر است و کمترین اثر یاد خدا این است که به خودکامگی انسان و هوسهای وی اعتدال میبخشد، چنان که غفلت از یاد خدا و بی خبری از پاداشها و کیفرهای او، موجب تیرگی عقل و خرد و کم فروغی آن میشود .
انسان غافل از خدا در عاقبت اعمال و کردار خود نمیاندیشد و برای ارضای تمایلات و غرایز سرکش خود حد و مرزی را نمیشناسد و این نماز است که او را در شبانه روز پنج بار به یاد خدا میاندازد و تیرگی غفلت را از روح و روانش پاک میسازد .
به راستی، انسان که پایه حکومت غرایز در کانون وجود او مستحکم است، بهترین راه برای کنترل غرایز و خواستهای مرزنشناس او همان یاد خدا، یاد کیفرهای خطاکاران و حسابهای دقیق و اشتباهناپذیر آن میباشد. از این نظر قرآن یکی از اسرار نماز را یاد خدا معرفی میکند: «اقم الصلوة لذکری؛ نماز را برای یاد من بپادار!» (1 (
• دوری از گناه :
نماز گزار ناچار است که برای صحت و قبولی نماز خود از بسیاری از گناهان اجتناب ورزد؛ مثلا، یکی از شرایط نماز مشروع بودن و مباح بودن تمام وسایلی است که درآن به کار میرود، مانند آب وضو و غسل، جامهای که با آن نماز میگزارد و مکان نمازگزار، این موضوع سبب میشود که گرد حرام نرود و در کار و کسب خود از هر نوع حرام اجتناب نماید؛ زیرا بسیار مشکل است که یک فرد تنها در امور مربوط به نماز به حلال بودن آنها مقید شود و در موارد دیگر بی پروا باشد .
گویا آیه زیر به همین نکته اشاره میکند و میفرماید: «ان الصلوة تنهی عن الفحشأ و المنکر؛ که نماز (انسان را) از زشتیها و گناه باز میدارد.» (2 (
بالاخص اگر نمازگزار متوجه باشد که شرط قبولی نماز در پیشگاه خداوند این است که نمازگزار زکات و حقوق مستمندان را بپردازد؛ غیبت نکند؛ از تکبر و حسد بپرهیزد؛ از مشروبات الکلی اجتناب نماید و با حضور قلب و توجه و نیت پاک به درگاه خدا رو آورد و به این ترتیب نمازگزار حقیقی ناگزیر است تمام این امور را رعایت کند. روی همین جهات، پیامبر گرامی ما(صلیاللهعلیهوآله) میفرماید: نماز چون نهر آب صافی است که انسان خود را در آن شست و شو دهد، هرگز بدن او آلوده و کثیف نمیشود. همچنین کسی که در شبانه روز پنج مرتبه نماز بخواندو قلب خود را در این چشمه صاف معنوی شست و شو دهد، هرگز آلودگی گناه بر دل و جان او نمینشیند .
آثار فردی و تربیتی نماز به آنچه که گفته شد منحصر نیست؛ ولی این نمونه میتواند نشانه کوچکی از اسرار بزرگ این عبادت بزرگ اسلامی باشد .
• نظافت و بهداشت :
از آنجا که نمازگزار در برخی از مواقع همه بدن را باید به عنوان «غسل» بشوید و معمولا در شبانه روز چند بار وضو بگیرد و پیش از غسل و وضو تمام بدن خود را از هر نوع کثافت و آلودگی پاک سازد؛ ناچار یک فرد تمیز و نظیف خواهد بود. از این نظر نماز به بهداشت و موضوع نظافت که یک امر حیاتی است کمک میکند .
• انضباط و وقتشناسی :
نماز های اسلامی هر کدام برای خود وقت مخصوص و معینی دارد و فرد نمازگزار باید نمازهای خود را در آن اوقات بخواند، لذا این عبادت اسلامی به انضباط و وقتشناسی کمک مؤثری میکند .
بالاخص که نمازگزار باید برای ادای فریضه صبح پیش از طلوع آفتاب از خواب برخیزد، طبعا یک چنین فردی گذشته از این که از هوای پاک و نسیم صبحگاهان استفاده مینماید، به موقع فعالیتهای مثبت زندگی را آغاز میکند .
آثار فردی و تربیتی نماز به آنچه که گفته شد منحصر نیست؛ ولی این نمونه میتواند نشانه اسرار بزرگ این عبادت بزرگ اسلامی باشد .
در پاسخ به این سوال مطالبی خدمت شما عرض می کنم،وامیدوارم که مفید واقع گردد:
1.نماز از امور عبادی و توقیفی است بنابر این کیفیت و اجزای آن را باید خداوند بیان کند;همان گونه که اصل تکلیف عبادت به دست او است،کیفیت و خصوصیات عمل را نیز او باید مشخص کند.
با توجه به این که روح عبادت بر تسلیم و تعبد است طبعا انسانی که می خواهد عبادت خدا کند آن چیزی را انجام می دهد که خداوند خواسته است وبر طبق آیات و روایات و سیره پیامبر این واجب و تکلیف دینی به این شکل واجب شده .
فلسفه برخی احکام، برای انسانها به خوبی روشن نیست ولی به حکم آن که این احکام از حکیمی دانا و متعال صادر شده و برای هدایت و به کمال رسیدن انسان فرو فرستاده شده است، انسان باید ـ گرچه فلسفه آن را نداند ـ به آنها عمل کند.
2. به عربی خواندن نماز یکی از نشانه های جهانی بودن دین اسلام است که همه انسانها باید در پیشگاه خداوند متعال با یک زبان تکلم کنند و این رمز وحدت و نشانه یگانگی مسلمانان است؛افزون بر این خواندن نماز به یک صورت معین، آن را از خطر تحریف و آمیخته شدن به خرافات و مطالب بی اساس ـ که بر اثر مداخله افراد غیر متخصص به هنگام ترجمه آن به زبانهای دیگر رخ میدهد ـ نگاه میدارد و به این وسیله روح این عبادت محفوظ میماند.( پرسشها و پاسخهای مذهبی، آیتالله جعفر سبحانی، ج 3، ص 56 ـ 58، انتشارات نسل جوان.)
3. عربی بودن نماز علاوه بر ایجاد عبادتی یکسان و ثابت و بدون کمترین اختلاف در میان تمام مسلمانان عالم، هرگز مانع فهم آن نمیشود زیرا فرا گرفتن معنای سوره حمد و سورهایی که مهمترین قسمت عربی نماز است برای هر انسانی هرچند در نقطه های دور دست، هیچ زحمتی ندارد وانگهی واقعاً اگر کسی قادر به فرا گرفتن عربی نبود در شرایط بسیار مخصوص و مشخص میتواند معادل آن را به زبان خودش در نماز بگوید ثالثاً بر فرض که کسی هرگز نتوانست معنای الفاظ عربی نماز را بفهمد ولی گفتن الفاظ آن کفایت میکند و چنین هم نیست که نماز را نفهمد بلکه عبادیت نماز مقدار زیادی از آن به حرکات و اعمال آن نیز هست مانند ایستادن با خشوع رو به قبله، رکوع و سجده در مقابل خداوند متعال، بلند کردن دستها در قنوت به سوی پروردگار، اینها چیزهایی نیست که کم اهمیت باشند و با فرض اینکه معنای الفاظ عربی را کسی نفهمد از نماز بهره نبرد.
البته باید توجه کرد که حتی اگر قرآن به فارسی هم بود باز چنین نبود که مانند هر متن فارسی دیگری همگان متوجه شوند زیرا اگر چنین بود اعراب احتیاج به تبیین پیامبر نداشتند در حالی که خداوند میفرماید پیامبر وظیفة تبیین و توضیح قرآن را بر عهده دارد "وَ أَنزَلْنَآ إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَیْهِم" (نحل،44) و ما این ذکر ( قرآن) را بر تو نازل کردیم تا آن چه را که به سوی مردم نازل شده است، برای آنها روشن سازی" و این که میبینیم خود عربها برای فهم آیات از پیامبر و ائمه(ع) سؤال میکردند و خود آنان اقدام به تفسیر قرآن کردند اتفاقاً اکثر کتب تفسیر قرآن به عربی است در حالی که اگر عربی بودن یک متن ما را بی نیاز از توضیح میکرد چرا عربها خود این قدر محتاج به تفسیر پیامبر و امامان(ع) هستند؟
اما در مورد راز و نیاز افراد غیر عرب با خداوند هم باید عرض کنم:
اگر چه با توجه به اسبابی که ذکر کردیم نماز باید به زبان عربی خوانده شود اما این بدان معنی نخواهد بود که انسان نتواند به هیچ زبان دیگری با خداوند سخن بگوید.
انسان می تواند با هر زبانی که خواست در غیر وقت نماز با خدا سخن گفته و با او راز و نیاز کند و درد ها و نیاز های خود را با او در میان گذارد .حتی در قنوت نماز که قسمت خواستن حاجت ها است به فتوای مراجع انسان می تواند به فارسی یا هر زبان دیگر با او سخن گوید. البته در ادیان دیگر متاسفانه چیزی به صورت نماز ما مسلمانان وجود ندارد .که امر واجب و لازم باشد و آنچه آنها انجام می دهند در حد همان دعاهائی است که ما علاوه بر نماز آنها را نیز داشته و هر کسی می تواند با زبان خود سخن بگوید.
شاید یکی از رموز خواندن نماز به زبان عربی و با دیگر شرایط و آداب همین حفظ نماز بعد از قرن ها است در حالی در ادیان دیگر ما اثری از آن نمی بینیم وچه بسا اگر به همان صورت خود که پیامبران گفته بودند عمل می کردند و به خواست خود باآن برخورد نمی کردند، آن ها نیز چیزی به عنوان نماز می داشتند.